پژوهشی در تاثیر نظریه نور حکمت اشراقی بر نگارگری ایرانی
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر
- author سید رحیم خوب بین خوش نظر
- adviser غلامرضا اعوانی محمدعلی رجبی
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1388
abstract
چکیده: هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر نظریه ی نور حکمت اشراقی بر نگارگری ایرانی اسلامی است.فرض بر این است که نگارگران مسلمان چونان سایر هنروران دوران گذشته پیرو آموزه های عرفانی و حکمی اندیشمندان مسلمان بوده اند و به دلیل تأملات جدی شیخ شهاب الدین سهروردی پیرامون مفهوم نور و نیز عالم مثال نظریه ها و آموزه های او، تاثیر زیادی بر باور و عملکرد نگارگران داشته است، آن چنانکه این تأثیر به خوبی در صورت آثار نگارگران مسلمان آشکار است. در این پژوهش، ابتدا نحوه ی تلقی حکمای مسلمان از جمله ابن سینا، غزالی، سهروردی و نجم الدین کبری درباره ی نور، مراتب انوار، انوار رنگین و عالم مثال مورد مطالعه قرار گرفته است.تأثیرات حکمت و عرفان اسلامی بر نگاه هنرمندان مسلمان، به نمایش جلوه هایی خاص از نور و رنگ در عالم خیالی نقاشی ایرانی انجامیده است. سپس در پژوهش حاضر،هم موقعیت ادراک خیالی در نظام ادراکی آدمی، و هم عالم خیال، که متمایز از قوه ی خیال و امری هستی شناختی، در نظام هستی است، مورد تحلیل قرار گرفته است.همچنین تلاش شده تا معنای فر یا نور ملکوتی که در حکمت اشراقی اهمیت زیادی داشته و در هنر به شکل هاله ای نورانی، تصویر شده است، تبیین شود. در بخش پایانی رساله نیز در باره ی مفهوم و حضور نور و رنگ در آثار نگارگری و آشنایی نگارگران با حکمت اشراقی، مطالبی تبیین کننده و روشنگر، ذکر شده است.نحوه ی تلقی سهروردی از نور و همچنین طرح مباحث عالم مثال از جانب او، سبب شده تا نگارگر در اثر هنری خویش، جهانی مثالی، بدون سایه و غرق در نور را ترسیم کند.
similar resources
پژوهشی پیرامون پیشینة جلوه های بصری نور در نگارگری*
یکی از عناصر زیبایی شناسی در آثار نگارگری ایران، علاوه بر ترکیبات حیرت انگیز ومسحورکننده رنگ و تقسیمات هندسی مکان و اشکال، نور است. همان طور که در صور نگارین نقاشی ایرانی مشاهده می شود، سطوح دو بعدی رنگین فاقد سایه و سایه روشن، حاکی از تصویر فاقد منبع نور واحد است. عدم حضور سایه در این آثار نشان می دهد که نوری فراگیر و بسیط سراسر تصویر را فرا گرفته است. تصویر، جهانی مملو از نور را افتتاح کرده ا...
full textپژوهشی پیرامون پیشینة جلوه های بصری نور در نگارگری*
یکی از عناصر زیبایی شناسی در آثار نگارگری ایران، علاوه بر ترکیبات حیرت انگیز ومسحورکننده رنگ و تقسیمات هندسی مکان و اشکال، نور است. همان طور که در صور نگارین نقاشی ایرانی مشاهده می شود، سطوح دو بعدی رنگین فاقد سایه و سایه روشن، حاکی از تصویر فاقد منبع نور واحد است. عدم حضور سایه در این آثار نشان می دهد که نوری فراگیر و بسیط سراسر تصویر را فرا گرفته است. تصویر، جهانی مملو از نور را افتتاح کرده ا...
full textمفاهیم اعتباری در حکمت اشراقی و حکمت صدرایی: پژوهشی تطبیقی دربارة معقول ثانی از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
بحث مفاهیم اعتباری یا معقول ثانی از مباحث محوری در فلسفة اسلامی است که تمرکز و تأکید شیخ اشراق بر آن، یک نقطة عطف محسوب میشود. علامه طباطبایی نیز بهعنوان نمایندة بارز حکمت صدرایی در دوران معاصر، به تبیین این بحث در چارچوب حکمت متعالیه پرداخته است. آرای دو حکیم، در ملاک تشخیص مفهوم اعتباری، تعریف و تقسیم مفاهیم اعتباری، نحوة وجود مفاهیم و معقولات ثانیه، ملاک صدق این مفاهیم و مصادیق آنها قابل ...
full textتخیل هنری در حکمت اشراقی سهروردی
شیخ اشراق را نخستین نظریه پرداز عالم مثال در تمدن اسلامی میدانند. دیدگاه مهم او در حکمه الاشراق و دیگر آثارش در اثبات عالمی میان عالم انوار و جهان ماده به عنوان برزخ وسیط میان عالم حاضر و آخرت (یا همان عالم المثال و جهان قائم بالّذات صور و اشباح ما بین عالم ملکوت و جهان مادّی مشهود)، تأثیر مهم و بسزایی در بیان مراتب عالم در حکمت اسلامی گذاشت که تاثیر بر حضرات خمس ابن عربی از آن جمله است. در شرح ...
full textپژوهشی در نظریه شناخت در حکمت متعالیه
در حکمت متعالیه، مبحث شناختشناسی با پیشگامی علامه طباطبایی و تبعیت مرتضی مطهری به طور خاص مطرح شد. به اعتقاد مطهری، بنبست شناخت تنها در فلسفه اسلامی گشوده شده است. او راه حل را چنین تبیین میکند: ماهیات یا معقولات اولیه منشأ انتزاع مفاهیم فلسفی همچون امکان، ضرورت، علیت و ... هستند و چون معقولات اولیه نیز به دلایل وجود ذهنی با آنچه در عالم خارج است مطابقت دارند، شناخت امکانپذیر میشود. در این مقال...
full textحکمت مشرقی ابن سینا و حکمت اشراقی سهروردی
میدانیم که نسبت میان حکمت مشاء و حکمت اشراق، یکی از بحثهای مهم فلسفۀ اسلامی است. بنابراین در این نوشتار ابتدا به تعریف دو حکمت مذکور پرداخته و سپس آثاری که حاوی حکمت مشرقی در میان تألیفات ابن سیناست و نیز توضیحاتی راجع به رسالههای تمثیلی سهروردی آورده میشود. پس از آن یازده مورد از وجوه اشتراک این نوع تألیفات بیان میشود که از مهمترین موارد میان این نوع آثار دو فیلسوف، میتوان کاربرد زبان ...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023